شوخی با فرهنگ و اجتماع

ساخت وبلاگ
تیرماه امسال سفری تقریبا دو هفته‌ای به همسایگان شمال‌غربی ایران داشتیم. با خودروی پژو پارس یکی از دوستان. مجموعا چهار نفر بودیم: #محمدرضا_جوادی_یگانه (دانشیار #جامعه‌شناسی #دانشگاه_تهران)، #جبار_رحمانی (دانشیار #انسان‌شناسی #موسسه_مطالعات_فرهنگی_و_اجتماعی، #حسین_شرفی (#جهانگرد و #ایرانگرد). در بخش‌هایی از سفر، محمدرضا برای‌مان از #جامعه‌شناسی_ادبیات ایران می‌گفت و من مانند دانشجو نام کتاب‌ها، نویسندگان، فیلم‌ها و... را یادداشت می‌کردم. حسین که چهل سال است ایرانگردی و جهانگردی می‌کند و #ارمنستان را خیلی خوب می‌شناسد، برای‌مان درباره بسیاری از جاذبه‌های مسیر توضیح می‌داد. و جبار که بیش از بیست سال است رفیق گرمابه و گلستانیم و با آنکه زمان‌های زیادی با یکدیگریم، باز هم هر بار که به هم می‌رسیم، کلی حرف نگفته و تازه داریم برای گفتن.برنامه اولیه سفر این بود که پس از ارمنستان و گرجستان، برویم به ترکیه و از چند اثر متعلق به دوره‌های حکومتی و فرهنگی ایران در شهرهای وان، سیواس، استانبول، ازمیر و قونیه بازدید کرده و از مرز عراق وارد کردستان این کشور شده و سپس به ایران برگردیم. این مسیر یک ماه طول می‌کشید که برای دو تن از همسفران ممکن نبود این زمان را مرخصی بگیرند. بنابراین برنامه را تغییر دادیم که از ارمنستان و گرجستان برویم به ترکیه و پس از بازدید از طرابوزان و ارض‌روم و آغری، برویم به نخجوان و سپس از آنجا به ایران برگردیم. اما همین که ما سفرمان را آغاز کردیم، مرز زمینی ترکیه و نخجوان به خاطر اوج‌گیری دوباره کرونا، بسته شد. خود جمهوری آذربایجان هم به دو دلیل این بار در برنامه سفرمان نبود: یکم اینکه روادید می‌خواهد (برخلاف ارمنستان، گرجستان، ترکیه و جمهوری خودمختار نخجوان) و دوم اینکه شوخی با فرهنگ و اجتماع...
ما را در سایت شوخی با فرهنگ و اجتماع دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emoghaddames4 بازدید : 109 تاريخ : يکشنبه 10 مهر 1401 ساعت: 9:30